دریا حلبچه‌ای

(۱)
من در تعجب‌ام!
مردم می‌گویند
شبی هست که
بلندترین شب سال
در چهار فصل سال است.
...
پس چرا برای من
نه فقط یک شب
بلکه تمام شب‌ها
در نبودنت
شب یلدا شده‌ است؟!
...
بگو که دوری من
چنانت کرده
که چهار فصل سال برایت، همیشه یلداست
یا اینکه یلدا در عشق تو
فقط یک شب نیست که تمامی یابد.
...
برای دیدن تو
شهر را خالی خواهم کرد در شب یلدا
دروازه‌های آمد و شد را
می‌بندم در زمانه‌‌ی نابهنگام
هر روشنایی را خاموش خواهم کرد
که چهره‌ی تو را نمایان می‌کند
من به دیده‌ی جان تو را می‌بینم
به چه کارم آید، روشنای دیده و سوی چشم
کاش یک سال یلدا باشد
نه فقط یک شب در سال.

■□■

(۲)
[نامه‌های ریحانه]
از سر بیکاری می‌خواهم نامه‌ای بنویسم
اما توان ندارم
تنها نیاز به این دارم که یک‌بار دیگر
تو را ببینم.
...
تا برایت بنویسم: بیمارم!
و تو به من بگویی: چرا؟!
- عجله کن، برگرد کنارم،
من فقط با آمدن تو خوب می‌شوم!
...
وقتی آمدم
تمام پنجره‌ها را ببند
پرده‌ها را بکش
تا من یک‌ریز ببوسمت!
نکند آفتاب دزدکی نگاهمان کند.
...
اگر بخواهی
من همیشه مهمان تو می‌مانم
اجازه بده که بمانم و
از اینجا نروم!
راه بده تا قبل از مرگ، آغوشت را از خودم پر کنم.
...
گرچه می‌دانم هرگز اتفاق نخواهد افتاد
اما دوست دارم تو همیشه برای من بمانی
تا زمان مرگم.
...
دلم آگاه است
امروز می‌بوسی مرا،
لب‌هایم (از سر شوق) به لرزش افتاده‌اند.
...
اگر زندگی با تو خواب پریشانی هم باشد
بگذار به دراز ا بکشد.
...
دلم چیزی نمی‌خواهد
اما تحمل ندیدنت را نخواهم داشت.
...
چرا که بی‌تو می‌مانم
آنچنان تنها می‌شوم که پرسیدنی نیست!
تنهاتر از خدا می‌شوم.



شعر: #دریا_حلبچه‌ای (شاعر کورد عراقی)
برگردان: #زانا_کوردستانی
دیدگاه ها (۱)

دریا حلبچه‌ای

اشعار کوردی ۱۶ زانا کوردستانی

برگردان اشعاری از دریا حلبچه‌ای

اشعار هاشور ۴۶ لیلا طیبی

میز کوچکی دو نفره با پارچه ی چهارخونه ی قرمز!فکرش را بکن، خو...

❤️ #سلام_امام_زمانم💚 #سلام_آقای_من💝 #سلام_پدر_مهربانمسَر شد ...

سلام!حال همه ما خوب استملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط